مقصر اصلی خاموشی‌ها کیست؟

هرچند در سال‌های گذشته نیز تأمین برق مصرفی کشور در تابستان همواره محل چالش بوده اما با آغاز خاموشی‌ها در ابتدای خردادماه، این سؤال مطرح شده بحران برق امسال چه مبنایی دارد؟
مقصر اصلی خاموشی‌ها کیست؟
تاریخ : ۱۴۰۰/۰۳/۰۴

براساس اعلام مسئولان توانیر، احتمالاً روند خاموشی‌ها حداقل تا یک ماه آینده ادامه خواهد داشت و در این مدت با اعلام جدول خاموشی در شهرهای بزرگ در زمان بندی‌های مختلف، قطع برق ادامه خواهد داشت. کاهش بارندگی‌ها، کاهش ظرفیت تولید نیروگاه‌ها، استخراج رمزارزها و افزایش مصرف برق، بخشی از عواملی است که از سوی مقامات و کارشناسان در روزهای گذشته به‌عنوان علت قطعی برق اعلام شده اما سؤال اصلی اینجاست که صنعت برق ایران چگونه به چنین بحرانی رسید؟ رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران می‌گوید: آنچه امروز در صنعت برق کشور مشاهده می‌شود، نتیجه عملکرد اشتباه در سیاست‌گذاری‌های کلان سال‌های گذشته است و برخی عوامل کوتاه‌مدت نیز در تشدید شرایط فعلی نقش داشته‌اند.

در رابطه با خاموشی‌ها و دلایل آن که این روزها به مساله روز مردم تبدیل شده، گفت‌و‌گوی حمیدرضا صالحی را بخوانید.

هرچند قطعی برق در تابستان سال‌های گذشته نیز سابقه داشته اما آغاز خاموشی‌ها از ابتدای خرداد برای مردم نگران‌کننده است. دلیل آغاز زودرس بحران در سال ۱۴۰۰ چیست؟

برای تحلیل آنچه صنعت برق ایران در روزهای گذشته با آن مواجه شده باید چند عامل را در کنار یکدیگر ببینیم. عوامل بلندمدت که بخشی از آن به نگاه کلان اقتصادی کشور در سال‌ها و دولت‌های گذشته برمی‌گردد و عوامل کوتاه‌مدتی که در سال جاری با آن روبه‌رو هستیم. برای آنکه بدانیم چرا امروز با کمبود جدی برق مواجهیم باید این عوامل را در کنار هم تحلیل کنیم.

در تحلیل عوامل بلندمدت، کدام تصمیمات اشتباه ما به شرایط امروز رسانده‌اند؟

همان‌طور که کارشناسان و فعالان اقتصادی در سال‌های گذشته بارها هشدار داده بودند، روند سرمایه‌گذاری‌های جدید در اقتصاد ایران با افت فاحشی مواجه شده و این روند هرگز اصلاح‌نشده است. ما در سال‌های گذشته تحت تأثیر دوره‌های مختلف تحریم، از سویی نتوانسته‌ایم سرمایه خارجی قابل‌توجهی جذب کنیم و از سوی دیگر با توجه به مشکلات جدی در سیاست‌گذاری‌های اجرایی، سرمایه‌گذاری داخلی نیز به‌شدت محدودشده و با فشارهایی که بر فعالان بخش خصوصی واردشده، حتی آن‌هایی که سرمایه‌گذاری کرده‌اند نیز با محدودیت و چالش مواجه هستند. این موضوع در صنعت برق نیز دیده می‌شود و همان‌طور که از سال‌ها پیش این هشدار را می‌دادیم که جذب نشدن سرمایه‌های جدید در این حوزه به کاهش ظرفیت تولید و تأمین نیازهای کشور منجر می‌شود، امروز نتیجه بی‌توجهی به این هشدارها را می‌بینیم.

دولت در سال‌های گذشته اعلام کرده که فضای سرمایه‌گذاری در صنعت برق را برای بخش خصوصی باز گذاشته است و حتی نیروگاه‌هایی با محوریت این بخش فعالیت خود را آغاز کرده‌اند. چرا باوجود این وعده در عمل سرمایه‌گذاری کافی صورت نگرفته است؟

ما متأسفانه هیچ تعادلی در سیاست‌های اجرایی خود در این حوزه نداریم. برای مثال در دولت‌های نهم و دهم و در دوره آقای احمدی‌نژاد دولت اعلام کرد که در حوزه نیروگاه‌های جدید ورود نمی‌کند و بخش خصوصی باید نقش محوری داشته باشد. بااین‌وجود مقدمات حضور این بخش، اجازه تصمیم‌گیری و قیمت‌گذاری بر اساس واقعیت‌ها و انجام حمایت لازم برای حضور سرمایه‌گذاران در این بخش به شکل جدی دنبال نشد. در دولت فعلی نیز این موضوع برای دوره‌ای طولانی مسکوت ماند و امروز سرمایه‌گذاران ازیک‌طرف برای دریافت مطالباتشان تحت‌فشار هستند؛ از سویی با توجه به تصدی‌گری دولت، امکان تصمیم‌گیری مستقل ندارند و از سوی دیگر با بدهی به صندوق توسعه ملی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. با در کنار هم قرار دادن تمام این مسائل می‌بینیم که صنعت برق با ظرفیتی کمتر ازآنچه می‌توانست برق تولید می‌کند و همین موضوع مقدمه‌ای بر خاموشی‌هاست.

عامل اصلی پایین بودن تولید برق در نیروگاه‌ها چیست؟ آیا این وظیفه دولت بوده که ظرفیت را به حداکثر برساند یا بخش خصوصی فعال در نیروگاه‌ها؟

مسئولیت بهره‌برداری از نیروگاه‌های بخش خصوصی با سرمایه‌گذاران است اما باید پرسید که آیا مقدمات این تجدیدقوا فراهم‌شده؟ نیروگاه‌ها برای افزایش بهره‌وری و به حداکثر رساندن میزان تولید نیاز به زمان‌دارند. به‌طورمعمول اورهال (تعمیر و نگهداری)  یک نیروگاه به حدود یک ماه زمان نیاز دارد. این موضوع باید در یک برنامه‌ریزی کلان انجام شود که هر یک از نیروگاه‌ها زمان لازم را برای اورهال پیدا کنند. در زمانی که بار شبکه پایین است، سایر نیروگاه‌ها ظرفیت را جبران کنند تا هر نیروگاه بتواند ظرفیت خود را اورهال اساسی کرده و بار دیگر به شبکه بازگردد. ما این فرصت را ازدست‌داده‌ایم و ازاین‌رو در اوج بار شبکه، عملاً نیروگاه‌ها زمان کافی برای به حداکثر رساندن ظرفیت تولید خود را ندارند.

آیا در زمان فعلی و با توجه به بحرانی که در روزهای گذشته در صنعت برق به وجود آمده، امکان به حداکثر رساندن ظرفیت وجود دارد؟

در روزهای گذشته نیروگاه‌ها تمام تلاش خود را به کار بسته‌اند تا بتوانند تولید را به حداکثر برسانند و اگر نیاز به اورهالی وجود دارد با نیمی از زمان معمول این اتفاق اجرایی شود اما با توجه به عوامل کوتاه‌مدت موجود در هفته‌های گذشته، شرایط دشواری در پیش خواهیم 

در کنار مسائل کلان، وقتی از عوامل کوتاه‌مدت صحبت می‌کنیم، دقیقاً منظور چیست؟ چه مسائلی در سال ۱۴۰۰ رخ‌داده که در سال‌های قبل وجود نداشته است؟

با توجه به اینکه بسیاری از نیروگاه‌های ما برای تولید با حداکثر ظرفیت به ذخایر آبی احتیاج دارند، کاهش جدی میزان بارندگی یکی از عوامل فعلی است. هرچند ما اساساً با مشکل کم‌آبی مواجهیم اما مقایسه میزان بارندگی در سال جاری در قیاس با مدت مشابه سال قبل نشان می‌دهد که امسال ازنظر میزان بارش باران شرایط بسیار دشوار بوده و همین موضوع خود را در فعالیت نیروگاه‌ها نشان می‌دهد. از سوی دیگر گرمای هوا نیز امسال زودتر از سال‌های گذشته خود را نشان داده و همین موضوع میزان مصرف برق را بالا برده است؛ تا جایی که میزان مصرف فعلی برق در مقایسه با سال‌های گذشته به‌شدت افزایش‌یافته است. وزارت نیرو می‌گوید که امروز میزان مصرف و تقاضا برای برق حدوداً ۹۰۰۰ مگاوات بیش از ظرفیت تولید است و ازاین‌رو شرایط دشوار شده است.

یکی از مسائلی که در طول روزها و هفته‌های گذشته به‌عنوان یکی از مقصران قطعی برق از آن یادشده، استخراج رمزارزها و افزایش بار شبکه به دلیل فعالیت ماینرهاست. چه سهمی از خاموشی‌ها را می‌توان به استخراج‌کنندگان رمزارز نسبت داد؟

در میان عوامل کوتاه‌مدت قطعاً می‌توان سهمی را به استخراج رمزارزها اختصاص داد اما میزان این سهم بسیار محدود است. بر اساس اعلام توانیر میزان بار مصرفی استخراج‌کنندگان رمزارز عددی بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ مگاوات است که بخشی از آن را مجازها و بخشی را غیرمجازی‌ها تشکیل می‌دهند. حتی اگر این‌طور محاسبه کنیم که برخی ماینرها کشف نشده و مثلاً مصرف آن‌ها به ۱۰۰۰ مگاوات نیز می‌رسد، باز هم در مقایسه با کمبود ۹۰۰۰ مگاواتی در شبکه نمی‌توان سهم اصلی را به آن‌ها داد. وزارت نیرو اعلام کرده که فعالیت ماینرهای مجاز را متوقف کرده است اما بااین‌وجود کمبودها جبران نمی‌شود و ازاین‌رو باید به آن‌ها سهمی داد اما نباید در این سهم اغراق کرد.

برای جبران این کمبود ۹۰۰۰ مگاواتی چه برنامه‌هایی پیش‌بینی‌شده که محقق نشده‌اند؟

ما بر اساس برنامه ششم توسعه باید سالانه ۵۰۰۰ مگاوات ظرفیت جدید به شبکه برق اضافه می‌کردیم و عدد نهایی ظرفیت به ۱۰۰ هزار مگاوات می‌رسید اما در عمل این اتفاق نیفتاد و امروز ظرفیت کلی چیزی بیش از ۸۰ هزار مگاوات تخمین زده می‌شود که با توجه به توضیحات بالا امکان فعال کردن تمام آن نیز وجود ندارد. از سوی دیگر باید بخشی از این افزایش ظرفیت به انرژی‌های تجدیدپذیر اختصاص می‌یافت که تنها بخش محدودی از آن اجرایی شده و سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در صنعت برق ما شاید کمتر از یک درصد باشد. این عدد یک نگرانی جدی در سیاست‌های کلان و به‌روز در این حوزه به شمار می‌رود.

 ایران در سال‌های گذشته در حوزه انرژی هسته‌ای فعالیت فراوانی کرده و نیروگاه‌های ما به کار خود ادامه می‌دهند اما شاهد فعال کردن آن‌ها در شبکه توزیع برق نیستیم. علت این موضوع چیست؟

هر کشور در اقتصاد باید بر اساس ظرفیت‌های خود و مزیت نسبی که دارد فعالیت کند. موضوع انرژی هسته‌ای یک موضوع کلان و بالادستی است که مقامات کشور در رابطه با آن تصمیم‌گیری می‌کنند. یک نظر کارشناسی در حوزه انرژی استفاده از ظرفیت‌هایی است که اقتصاد ایران از آن بهره‌مند‌است. ما یکی از بالاترین ذخایر گاز در جهان را داریم و این انرژی در کشور ما بسیار ارزان است. ازاین‌رو هزینه‌ای که برای ساخت و بهره‌برداری از یک نیروگاه هسته‌ای می‌شود، می‌تواند به ساخت چند نیروگاه تولید برق در کشور منجر شود و با هزینه کمتر بهره‌وری بالاتری را برای ما به وجود آورد.

یعنی نمی‌توان سهمی از تأمین برق در ایران را به انرژی هسته‌ای داد؟

قطعاً این‌طور نیست. ما از چند دهه قبل برنامه‌ریزی برای استفاده از نیروگاه‌های انرژی هسته‌ای برای تأمین برق را آغاز کردیم و اقداماتی که در نیروگاه‌هایی مانند بوشهر انجام‌شده نیز همین امر را نشان می‌دهد. البته هنوز ظرفیت بالفعل تولید برق در این نیروگاه‌ها چندان بالا نیست اما گام‌های جدید توسعه در این بخش همچنان پیگیری می‌شود و می‌توان انتظار داشت که ظرفیت آن‌ها در شبکه فعال شود اما این ظرفیت در قیاس با نیازی که کشور امروز با آن روبه‌روست هنوز چندان بالا نیست.

در روزهای گذشته وزارت نیرو برق خانگی را نیز در فهرست خاموشی‌ها قرار داده و این در حالی است که مردم تصور می‌کنند در برنامه‌های خاموشی باید برق خانگی را استثنا کرد. آیا چنین تفکیکی امکان‌پذیر است؟

برآوردهایی که از مصرف برق در ایران وجود دارد، نشان می‌دهد که حدود یک‌سوم از میزان برق مصرفی کشور به خانه‌ها اختصاص دارد و دوسوم دیگر در بخش‌های صنعتی و تجاری مورداستفاده قرار می‌گیرد. می‌توان در مدیریت مصرف و خاموشی‌ها طوری برنامه‌ریزی کرد که بخش خانگی با محدودیت کمتری مواجه و کمبودها از سایر بخش‌ها جبران شود.

با توجه به مشکلات اقتصادی که کشور با آن روبه‌رو بوده، برخی فعالان اقتصادی می‌گویند اگر برق آن‌ها نیز قطع شود، فشاری دوچندان را به آن‌ها تحمل خواهد کرد و این موضوع به ضرر اقتصاد کشور تمام می‌شود. این دیدگاه تا چه حد واقعی است؟

این موضوع نیز به مسائل کلان اقتصادی کشور بازمی‌گردد. متأسفانه ما هیچ تفکیکی میان واحدهای مصرف‌کننده صنعتی برق ایجاد نکرده‌ایم و دولت به همه مصرف‌کنندگان یارانه‌ای گسترده می‌دهد که همین موضوع نیز در فشار به نیروگاه‌ها و سرمایه‌گذاران نقشی بسیار کلیدی دارد. ما باید این تفکیک را قائل شویم که وقتی یک واحد صنعتی برق دولتی می‌گیرد اما محصول خود را بدون قیمت‌گذاری به شکل آزاد به فروش می‌رساند یا با نرخ آزاد ارز صادر می‌کند باید با دیگر واحدها یا مصرف برق خانگی تفاوت داشته باشد. اگر این تفکیک را قائل می‌شدیم و قیمت را برای این واحدها واقعی می‌کردیم، از سویی  مصرف کاهش می‌یافت و از سویی امکان مدیریت در شرایط این‌چنینی راحت‌تر می‌شد.


امتیاز دهید :


ارسال نظر
captcha
ارسال نظر
captcha
ارسال نظر

فصلنامه ستبران

آرشیو

طراحی سایت از پارسیان مهر

© تمامی حقوق این وب سایت محفوظ و متعلق به سندیکای صنعت برق ایران است.