برق اکنون در دنیا بهعنوان صنعتی زیرساختی و مادر سایر صنایع شناخته میشود. حتی اثرات مصرف برق در رشد اقتصادی و جهانیسازی توسط محققان بهصورت مداوم در حال بررسی است تا آثار برق را در کنار سایر شاخصها یا به تنهایی در رشد و توسعهیافتگی کشورها مورد سنجش قرار دهند.
مصطفی رجبی مشهدی، سخنگوی صنعت برق ایران:
برق اکنون در دنیا بهعنوان صنعتی زیرساختی و مادر سایر صنایع شناخته میشود. حتی اثرات مصرف برق در رشد اقتصادی و جهانیسازی توسط محققان بهصورت مداوم در حال بررسی است تا آثار برق را در کنار سایر شاخصها یا به تنهایی در رشد و توسعهیافتگی کشورها مورد سنجش قرار دهند. از سویی دیگر محدود بودن منابع انرژی به چالشی جدی در عصر حاضر تبدیل شده و در مقابل برق یکی از مهمترین انرژیهای پاک است که میتواند برای یک اقتصاد به ویژه یک اقتصاد در حال توسعه مانند ایران اهمیت بسزایی داشته باشد. نگاهی به برخی شاخصها میتواند آینده شفافتری را برای ما نمایان و برنامهریزیها را در جهت بهتری سوق دهد.
*نگاهی به شاخصهای برق و ضرورت توجه به مباحث بیرونی
بهطور مثال در زمینه برقرسانی روستایی، براساس آمارهای رسمی اکنون ۷/ ۹۹ درصد جمعیت روستایی کشور به برق دسترسی دارند و این درحالی است که در خاورمیانه این شاخص ۷۸ درصد و در سایر کشورهای آسیایی این شاخص بهطور میانگین ۹۱، آفریقا ۳۵ و آمریکای مرکزی ۸۸ درصد است.
در نگاهی ابتدایی، این آمار تنها ارقامی بیش نیستند؛ اما با دیدگاهی دیگر، این موضوع میتواند پیامی مثبت به سرمایهگذاران خرد و کلان ارسال کند و به آنها یادآور شود که میتوانند در دورترین مناطق روستایی کشور نیز اقدام به سرمایهگذاری کنند؛ چراکه به لحاظ دسترسی به شبکه برق با محدودیت عمدهای مواجه نیستند و از این رو با قاطعیت میتوان گفت که جاده توسعه در روستاها از سمت برق هموار شده است. حتی شبکههای برق میتوانند محمل مناسبی برای نصب فیبر نوری و توسعه ارتباطات که اهمیت فوقالعادهای به خصوص در شرایط فعلی بیماری کرونا دارد چراکه خدمات غیرحضوری و آموزش مجازی به روستاییان ضرورت بیشتری یافتهاند.
از سویی دیگر مقایسه شاخص تلفات شبکههای انتقال و توزیع نیز بیانگر آن است که ایران با داشتن شبکههایی بسیار پهناور و با ۱/ ۱۱ درصد، جایگاهی بسیار بهتر از سایر کشورهای خاورمیانه با میانگین ۶/ ۱۳ درصد دارد. ایران در این شاخص پس از کشورهایی مانند پرتغال با ۱۰ درصد، اسپانیا با ۶/ ۹ درصد، کانادا با ۹/ ۸ درصد و انگلستان با ۳/ ۸ درصد قرار گرفته است؛ اما بسیار جلوتر از کشوری مانند مکزیک، ترکیه، برزیل، پاکستان و هند قرار دارد.
با این حال نباید از خاطر برد کاهش تلفات، شاخصی است که گستردگی شبکه در آن نقشی اساسی دارد و نمیتوان تاثیر اقلیم را نیز برآن نادیده گرفت و اینجاست که میتوان بزرگی کاری را که در ایران انجام شده است با کشورهایی که وسعت کمتری دارند، به خوبی مقایسه و درک کرد.
همچنین ایران در شاخص راندمان نیروگاههای حرارتی نیز با ۵/ ۳۸ درصد، در کنار کشورهایی چون برزیل، آلمان، ایتالیا، کره و هند ایستاده است و بالاتر کشورهایی مانند ترکیه، امارات و عربستان قرار دارند.
هم اکنون نیروگاههای ژاپن با ۴۳ درصد بیشترین راندمان را در دنیا از آن خود کرده و راندمان نیروگاههای حرارتی در انگلستان ۴۱ درصد و در آمریکا و اسپانیا ۴۰ درصد است که این آمارها نیز به خوبی جایگاه ایران را در دستیابی به این شاخص نشان میدهد و پاسخ مناسبی به برخی توقعات غیرکارشناسی است. در ظرفیت نصب شده نیروگاهی نیز ایران هم اکنون با بیش از ۸۴ هزار مگاوات نیروگاه ساخته شده، جایگاه چهاردهم دنیا را از آن خود کرده است.
با این حال ایران اگرچه در مباحث فنی به پیشرفتهای خوبی دست یافته است، اما در شاخصهایی مانند رشد شدت مصرف انرژی و پرداخت یارانه انرژی از وضعیت مناسبی برخوردار نیست.
شدت انرژی به انرژی مصرف شده به ازای واحد محصول یا ستاده اطلاق میشود. بالا بودن این شاخص در ایران بیانگر ۴۰درصد مصرف بیشتر انرژی از میانگین جهانی برای تولید کالا و خدمات مشابه است که این موضوع فشار بسیاری به اقتصاد کشور وارد میکند. با وجود تلاشهای جهانی برای کاهش شدت مصرف انرژی اما در دهههای اخیر شدت انرژی در اقتصاد ایران همواره رو به افزایش بوده است بهطوری که این شاخص در جهان در بازه زمانی ۱۹۹۰تا ۲۰۱۷ سالانه ۳/ ۱ درصد کاهش یافته است. این درحالی است که این شاخص در ایران در همان بازه زمانی سالانه ۶/ ۱ درصد افزایش یافته است.
در مصرف انرژی به ازای هر متر مربع در بخش خانگی که در بازه زمانی سالانه سنجیده میشود، در حالی که در هیچ یک از کشورهای عضو آژانس بینالمللی انرژی، با وجود آب و هوایی به مراتب سردتر از ایران، میزان مصرف انرژی به ازای هر متر مربع در بخش خانگی از ۱۰۰۰ مگاژول تجاوز نمیکند، در ایران این میزان ۱۶۵۰ مگاژول است که نشانگر مصرف نادرست انرژی در کشورماست.
در مجموع باید تصریح کرد، پیشرفتها در حوزههای فنی نمیتواند به تنهایی باعث توسعهیافتگی در کشوری شود و سایر عوامل و لوازم نیز باید در این مسیر به کمک تصمیمگیران بیایند.
اگر راندمان نیروگاهها افزایش و تلفات کاهش یابد، در نتیجه میزان هدر رفت انرژی کاهش خواهد یافت و انرژی بیشتری به دست مصرفکننده خواهد رسید که در مجموع کاهش هزینهها را نیز به دنبال خواهد داشت. اما وقتی فرهنگ مصرف انرژی در کشور نادرست باشد، باید به ازای اضافه شدن مصارف بیشتر، نیروگاههای بیشتری هم ساخته شود. این مسابقه باعث برداشته شدن تمرکز تصمیم گیران از سمت کیفیت(افزایش راندمان، کاهش تلفات، بهبود خدمات و... ) به سمت ایجاد ظرفیتهای تولید، انتقال و توزیع برق خواهد شد و چون مجبور به ایجاد آن به سرعت بیشتر هستند، بهطور حتم نمیتوان انتظار کیفیت مطلوب را از آنان داشت. کوتاه سخن اینکه تنها با اصلاح مصرف این گردونه نادرست در مسیر درست قرار خواهد گرفت و میتوان نسبت به بهبود همزمان شاخصهای کیفی و کمی امید داشت. طرح برق امید حاصل کار کارشناسی برای اصلاح مصرف پرمصرفها و قدردانی از اهتمام مشترکان خانگی کم مصرفی است که در مصرف انرژی مراقب محیطزیست و نسلهای آینده هستند. این طرح نیازمند مشارکت همه و همه است.