اورعی، رییس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران گفت: ایران ظرفیت فوق العاده ای برای توسعه انرژی بادی و خورشیدی دارد اما مافیای برق حرارتی اجازه توسعه این نیروگاه ها را نمی دهند.
«مافیای برق حرارتی اجازه توسعه نیروگاه های تجدید پذیر را نمی دهند.» سید هاشم اورعی رییس اتحادیه انجمن های علمی انرژی های ایران در حالی این خبر را اعلام می کنند که ظرفیت فوق العاده برای توسعه انرژی های تجدید پذیر در ایران وجود دارد. ظرفیتی که به گفته این استاد برق دانشگاه صنعتی شریف در سال های گذشته نادیده گرفته شده و حاصلش شده بحران برقی که کمر اقتصاد ایران بیش از گذشته خم کرده است. او که معتقد است در ۲۵ سال گذشته تنها ادای توسعه انرژی توسعه انرژی های تجدید پذیر را در آوردیم، می گوید: قرار بوده که تا پایان امسال ظرفیت تولید برق تجدید پذیرها به ۵ هزار مگاوات برسد اما ظرفیتی که ایجاد کردیم تنها ۸۰۰ مگاوات است. این میزان تقریبا برابر با هیچ است.
اورعی که معتقد است ساتبا به یک عامل بازدارنده در توسعه انرژی های تجدید پذیر و بهینه سازی مصرف تبدل شده، گفت: بودجه ای که باید صرف خرید تضمینی برق نیروگاه های تجدید پذیر شود، بسیار ناچیز است. در این شرایط ساتبا به جای اینکه نمایندگان مجلس و مسئولین را قانع کنند که توسعه نیروگاه های تجدید پذیر اولویت اصلی صنعت برق و حتی سایر صنایع بوده و برای افزایش بودجه در این بخش تلاش کند؛ به دنبال سنگ اندازی در مسیر فعالیت نیروگاه های تجدید پذیر است.
او همچنین با بیان اینکه حل بحران برق دست کم ۴ سال زمان نیاز دارد و هیچ راه حلی کوتاه مدتی برای آن وجود ندارد، افزود: متاسفانه در کشور ما کسی، مدیران را به خاطر کارهایی که انجام نداده اند، بازخواست نمی کند. معمولا مدیر خوب در ایران مدیری است که هیچ کاری انجام نمی دهد. وجود این تفکر موجب شده که بیشتر مدیران بدنه دولت اصلا به سراغ تحول و خلاقیت نروند.
به گفته رییس اتحادیه انجمن های علمی انرژی های ایران، تولید هر کیلو وات برق از انرژی بادی (با احتساب هزینه سرمایه گذاری) حدود ۷۵۰ دلار و برای خورشیدی حدود ۶۰۰ دلار تمام می شود. بهای تمام شده همین میزان تولید برق در نیروگاه های گازی بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار است.
در ایران ظرفیت فوق العاده ای برای تولید برق از باد و خورشید وجود دارد. اما عملا به دلیل ناآگاهی مدیران و مافیای برق حرارتی که در کشور وجود دارد، مانع استفاده از این ظرفیت شده است
متن کاملی گفتگوی خبرگزاری بازار با سید هاشم اورعی رییس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران و استاد برق دانشگاه صنعتی شریف را در ادامه می خوانید:
* بر اساس برنامه ششم توسعه قرار بوده که ظرفیت انرژی های تجدید پذیر به ۵ هزار مگاوات برسد، اما آمارهای اعلامی از طرف مسئولان وزارت نیرو نشان می دهد که هدف گذاری محقق نشده است.
توسعه انرژی های تجدید پذیر تنها محدود به برنامه ششم توسعه اقتصادی نیست و دولت های مختلف سالهاست که روی این مساله مانور تبلیغاتی می دهند. در برنامه پنجم توسعه قرار بود که انرژی های تجدید پذیر سهمی حدود ۵ درصدی از ظرفیت تولید برق کشور را به خود اختصاص دهند. اما متاسفانه این هدف هیچ گاه محقق نشد. همانطور که اشاره کردید این هدف گذاری در برنامه ششم توسعه هم این هدف گذاری ادامه پیدا کرد و قرار شده ۵ هزار مگاوات ظرفیت نیروگاهی در این بخش ایجاد شود. اما واقعیت این است که ظرفیت نیروگاه های تجدید پذیر در کشور حدود ۸۰۰ مگاوات است. به عبارت دیگر کمتر از ۲۰ درصد هدف گذاری که برنامه ششم بوده، محقق شده است. این میزان تولید برق در نیروگاه های تجدید پذیر برابر با هیچ است! یعنی ما ۲۵ سال است که ادای توسعه در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر را در میآوریم، اما هیچ از آن نداریم.
ظرفیت نیروگاه های تجدید پذیر در کشور حدود ۸۰۰ مگاوات است. این میزان تولید برق در نیروگاه های تجدید پذیر برابر با هیچ است! یعنی ما ۲۵ سال است که ادای توسعه در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر را در میآوریم، اما هیچ از آن نداریم
*اما اهداف توسعه نیروگاه های تجدید پذیر در حالی محقق نشده که در ایران ظرفیت بسیار بالایی برای ایجاد نیروگاه های بادی و خورشیدی وجود دارد؟
در سال های گذشته مسئولان بیشتر به دنبال نیروگاهی گازی بودند که در کمتر از ۴ سال عملیات ساخت و بهره برداری آن به اتمام می رسد. اما دیگر نیروگاهی که سرمایه گذاری زیادی روی آن صورت گرفته نیروگاه های برقآبی است. ظرفیت نصب شده در این نیروگاه ها حدود ۱۲ هزار مگاوات است. اما حالا نه برق داریم و نه گاز. در تابستان به دلیل کاهش بارندگی ها شاهد جیره بندی برق بودیم و در زمستان به دلیل کمبود گاز، تامین برق با چالش مواجه شده بود. کاری که وزارت نیرو در سال های گذشته از آن غفلت کرده و چوب آن را امروز می خورد، توسعه نیروگاه های تجدید پذیر است. در نشستی که با اردکانیان وزیر نیرو داشتم اشاره کردم که منابع خدادادی که در سرزمین ما وجود دارد تنها به روی زمین محدود نمی شود و منابع فوق العاده ای را هم در هوا داریم. اما ای کاش خدا یک مقدار از نعمت ها کم می کرد و کمی هوش و عقل به ما می داد تا می توانستیم از این ظرفیت ها استفاده کنیم.
اما اینکه از این ظرفیت استفاده نمی کنیم چند دلیل اصلی دارد که یکی از آنها بی اطلاعی مدیران از تحولات جهانی است. اما دلیل دیگر وجود مافیای قدرتمند نیروگاه های حرارتی است که اتفاقا قدرت بالایی هم دارند و مافیایی برق حرارتی اجازه توسعه نیروگاه های تجدید پذیر را نمی دهند.
مافیای برق حرارتی اجازه توسعه تجدید پذیر ها را نمی دهند| ظرفیت انرژی بادی و خورشیدی برابر با هیچ!
*خاموشی های اخیر نشان داد که وضعیت صنعت برق تا چه اندازه بحرانی است. دولت سیزدهم چطور می تواند از این بحران خارج شود و شرایطی را فراهم کند که سال آینده قطعی های برق دوباره تکرار نشود؟
هیچ راه حلی وجود ندارد که بتواند بحران برق را در کوتاه مدت حل کند. وضعیت پیش آمده حاصل چهار دهه بی تدبیری است. بنابر این اینکه انتظار داشته باشیم در یک سال این مشکل حل بشود، خواسته غیر معقولی است. حتی اگر امروز معجزه شود و مدیران به دنبال توسعه نیروگاه های تجدید پذیر و ترغیب سرمایه گذاران برای ورود به این بخش باشند و از سوی دیگر ارتباط ما با دنیا هم وصل شود، بازهم ۴ سال زمان نیاز است که از این وضعیت خارج شویم. به عبارت دیگر حل بحران آب در کمتر از ۴ سال امکان پذیر نیست و کسانی که چنین وعده ای را می دهند یا با این صنعت آشنا نیستند یا اینکه می خواهند واقعیت را انکار کنند و وعده های بی پشتوانه بدهند.
همین الان اگه معجزه شود و رفتار مدیران عوض و قوانین اصلاح شود، حل بحران برق دست کم ۴ سال زمان نیاز دارد. برخلاف آنچه ادعا می شود هیچ راه حلی کوتاه مدتی برای مشکل کمبود برق وجود ندارد
* مرکز پژوهش های مجلس و همچنین کارشناسان صنعت برق از مدت ها قبل نسبت به وضعیت بحرانی صنعت برق هشدار داده بودند. با این وجود چرا مسئولین وزارت نیرو به این هشدارها بی توجهی بوده و برای افزایش ظرفیت تولید برنامه ریزی نداشتند؟
متاسفانه در کشور ما کسی مدیران را به خاطر کارهایی که انجام نداده اند، بازخواست نمی کند. معمولا مدیر خوب در ایران مدیری است که هیچ کاری انجام نمی دهد. وجود این تفکر موجب شده که بیشتر مدیران بدنه دولت اصلا به سراغ تحول و خلاقیت نروند.
* مسئولان وزارت نیرو خاموشی های اخیر را به گردن کاهش بارندگی (از دست دادن ظرفیت نیروگاه های برقآبی) و افزایش مصرف ناشی از گرمای زودرس هوا می دانند. اما به نظر می رسد که مهم ترین دلیل مشکلات پیش آمده نبود مدیریت مناسب بوده است.
متاسفانه چیزی به اسم برنامه ریزی در وزارت نیرو وجود ندارد. در همه جای دنیا طیق یک برنامه ۵ تا ۱۰ ساله متناسب با رشد مصرف، ظرفیت های های نیروگاهی خود را متناسب با شرایط کشورشان توسعه می دهند. البته برنامه ریزی برای تامین برق پایدار تنها محدود به تولید برق نیست. بهینه سازی و پایین آوردن شدت مصرف انرژی یک وجه دیگر برنامه ریزی و مدیریت مصرف و شبکه برق است. بسیاری هنر در ساختن نیروگاه است، در حالیکه عکس این تصور درست است. جالب است که بدانید مدیریت و بهینه سازی مصرف و در عین حال توسعه انرژی های تجدید پذیر در کشور ما باید در معاونتی به اسم ساتبا متمرکز بوده و مسئولیت آن بر عهده این سازمان است. اما این سازمان برخلاف مسئولیت خود در سال های گذشته به یک عامل بازدارنده در توسعه انرژی های تجدید پذیر و بهینه سازی مصرف تبدیل شده است.
* اما ساتبا خود مدعی است که همواره مدافع توسعه انرژی های تجدید پذیر بوده و دم از خرید تضمینی برق تولید شده در این نیروگاه ها می زنند؟
بودجه ای که بر اساس قانون بودجه باید صرف خرید تضمینی برق نیروگاه های تجدید پذیر شود، بسیار ناچیز است. به عنوان مثال اگر تولید برق تجدید پذیرها ۸۰۰ مگاوات است، بودجه اختصاص داده شده کفاف خرید ۵۰۰ مگاوات است. در این شرایط ساتبا به جای اینکه نمایندگان مجلس و مسئولین را قانع کنند که توسعه نیروگاه های تجدید پذیر اولویت اصلی صنعت برق و حتی سایر صنایع بوده و برای افزایش بودجه در این بخش تلاش کند؛ به دنبال سنگ اندازی در مسیر فعالیت نیروگاه های تجدید پذیر است. متاسفانه ساتبا خود را به آب و آتش می زند که برق این نیروگاه ها را نخرد. سوال من این است که آیا با این وضعیت می توان انتظار داشت که صنعت تجدید پذیر ها پا بگیرد و توسعه پیدا کند.
سازمان ساتبا برخلاف مسئولیت خود در سال های گذشته به یک عامل بازدارنده در توسعه انرژی های تجدید پذیر و بهینه سازی مصرف تبدل شده و عملا کاری برای افزایش بودجه خرید تضمینی برق انجام نداده است
* آیا بهایی که دولت برای خرید تضمینی برق پرداخت می کند، توجیه اقتصادی دارد؟
مشکل نیروگاه های تجدید پذیر قیمت برق نیست، مشکل ما توجیه پذیری اقتصادی است. به طور قطع وقتی تولید در ظرفیت بالا اتفاق می افتد، قیمت تمام شده به شدت کاهش پیدا می کند و بر عکس در تولید با مقیاس پایین شاهد رشد بهای تمام شده تولید کالا هستیم. بررسی های انجام شده نشان می دهد که اگر ظرفیت انرژی خورشیدی در کشور دو برابر شود، ۲۶ درصد قیمت تمام شده آن کاهش پیدا می کند. کاهش قیمت ناشی از افزایش ظرفیت تولید تنها محدود به ایران نیست. به عنوان مثال نیروگاه های خورشید برق خود را به قیمت ۲ سنت به دولتشان می فروشند، در حالیکه قیمت برق این نیروگاه تا همین چند سال پیش شاید حدود ۵۰ سنت بود.
* مدت زمان بازگشت سرمایه در نیروگاه های تجدید پذیر چقدر است؟
مدت زمان بازگشت سرمایه در نیروگاه های خورشیدی شش سال و در نیروگاه های بادی ۸ سال است. در شرایطی که مردم به دنبال بازاری برای کسب سود در بازه های زمانی کمتر از شش ماه هستند، کسی حاضر به ورود به این حوزه ها نیست.
قیمت تمام شده تولید برق از انرژی و بادی و خورشیدی چقدر است؟
تولید هر کیلو وات برق از انرژی بادی (با احتساب هزینه سرمایه گذاری) حدود ۷۵۰ دلار و برای خورشیدی حدود ۶۰۰ دلار تمام می شود. بهای تمام شده همین میزان تولید برق در نیروگاه های گازی بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار است. اما اختلاف اصلی در میزان بهره برداری نیروگاه هاست. هم اکنون راندمان نیروگاه های بادی در ایران ۴۰ درصد و در نیروگاه های خورشیدی حدود ۲۰ درصد و در نیروگاه های گازی ۶۰ درصد است. هرچند که سرمایه گذاری ثابت و اولیه برای نیروگاه های تجدید پذیر بیش از گازی است اما در نیروگاه های بادی و خورشیدی چیزی به اسم هزینه بهره برداری نداریم، چرا که ماده اولیه ای در آنها نداریم.
تولید هر کیلو وات برق از انرژی بادی (با احتساب هزینه سرمایه گذاری) حدود ۷۵۰ دلار و برای خورشیدی حدود ۶۰۰ دلار تمام می شود. بهای تمام شده همین میزان تولید برق در نیروگاه های گازی بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار است
*سهم انرژی های تجدید پذیر از مصرف برق کشور چقدر است؟
سهم انرژی های تجدید پذیر از کل ظرفیت تولید برق کمتر از یک درصد است. این در حالی است که در کشوری مانند دانمارک ۵۶ درصد از انرژی الکتریکی خود را از طریق انرژی های تجدید پذیر تامین می کند. همچنین مراکش که تا چند سال پیش واردکننده سوخت های فسیلی بود، امروز بیشترین سهم در تولید انرژی های تجدید پذیر را دارد. حتی در ترکیه شباهت زیادی با ایران دارد، در سال های توسعه توسعه انرژی های تجدید را شروع کرده، به طوری که هم اکنون حداقل ۱۰ هزار مگاوات انرژی الکتریکی خود را از «باد» تأمین می کند.
تا مرز ۷۰ کیلومتری مرزها در استان هایی همچون سیستان و بلوچستان خالی از سکنه شده است. حال آنکه با توسعه نیروگاه های خورشیدی و بادی می توانستیم در این مناطق برق درو کنیم و چرخ های اقتصادی را به حرکت در آوریم و امنیت کشورمان را تامین کنیم
* بسیاری از کارشناسان ۲۰۵۰ را پایانی برای سوخت های فسیلی در جهان می دانند. همین مساله سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیری را به شدت افزایش داده است. افزایش تقاضا در این بخش چه تغییری در قیمت تجهیزات مصرفی آن ایجاد کرده است؟
سرعت بالای تغییر و تحولات در انرژی های تجدید پذیر، هزینه راه اندازی نیروگاه را به یک پنجم رسانده و تجهیزات مصرفی در این حوزه به شدت ارزان شده است. اما آنگونه که پیداست مسئولان ما نسبت به تغییر و تحولات انرژی های تجدید پذیر در دنیا بی اطلاع هستند. این در حالی است که انرژی بادی و خورشیدی معطوف به آینده بوده و انرژی های فسیلی معطوف به گذشته است. تجدید پذیر ها در تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورها نقش ایفا می کنند اما ما همچنان از آنها غافل هستیم. هم اکنون تا مرز ۷۰ کیلومتری مرزها در استان هایی همچون سیستان و بلوچستان خالی از سکنه شده و این مساله تهدید جدی برای امنیت کشور است. حال آنکه با توسعه نیروگاه های خورشیدی و بادی می توانستیم در این مناطق برق درو کنیم و چرخ های اقتصادی را به حرکت در آوریم و از طرفی امنیت کشور را تامین کنیم.