رئیس کمیته سازندگان سیم و کابل نوشت: نتیجه نهایی طوفان کامل اقتصادی، کاهش شدید درآمدهای ارزی و تلاش بانک مرکزی برای کاهش تقاضای ارزی در راستای جلوگیری از سقوط بیشتر ارزش پول ملی است.
علیرضا کلاهی صمدی، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران و رئیس کمیته سازندگان سیم و کابل سندیکا
بحران کرونا برای همه دنیا شرایط اضطراری اقتصادی ویژهای را رقم زد، شرایطی که به گفته بسیاری از دولتمردان در زمان صلح بیسابقه بوده است. برای اقتصاد آسیبدیده ایران، اقتصادی که به دلیل سوءمدیریت و تحریم کوچک مانده و به دلیل بیتدبیریها و ولخرجیهای دوران فراوانی برعکس بسیاری از کشورهای نفتخیز ذخیره قابل توجه ارزی نداشت شرایط به نحوی حادتر و وخیمتر نیز هست. از یک سو به علت تحریمهای غیرقانونی یکطرفه و خصومتآمیز دولت ترامپ، فروش نفت ما به پایینترین حد ممکن تقلیل پیدا کرده و از سویی دیگر نیز افت شدید تقاضا در جهان که متأثر از کاهش فعالیتهای اقتصادی مانند حمل و نقل و تولید است، نیز باعث بحرانی بیسابقه برای صنعت نفت جهان شد و طلای سیاه کاهش قیمتی بیسابقه و عمیقی را تجربه کرد، تا جایی که حتی دولتهایی مانند آمریکا که همیشه از کاهش قیمت نفت استقبال میکردند نیز نگران شدهاند.
صادرات «غیرنفتی» ما نیز عمدتاً از مواد اولیه و خامی (commodity) مانند میعانات گازی، مواد پتروشیمی و فلزات اساسی تشکیل میشوند. صادراتی محدود و آسیبپذیر که هم با مشکل تحریم دست و پنجه نرم میکنند و هم با افت تقاضای جهانی و افت بها مواجه هستند.
نتیجه نهایی طوفان کامل اقتصادی یادشده، کاهش شدید درآمدهای ارزی و تلاش بانک مرکزی برای کاهش تقاضای ارزی در راستای جلوگیری از سقوط بیشتر ارزش پول ملی است. متاسفانه این سیاست شامل مواد اولیه و ماشینآلات صنعتی نیز شده و باعث آسیبهای جدی به تولید و اشتغال و نهایتاً تورم و جهش قیمت مصرفکننده و کمبود کالا و... خواهد شد.
چالش در ثبت سفارش و تأمین ارز مورد نیاز شامل صنایع کلیدی و زیرساختی نیز شده است. صنایعی که عمدتاً خودکفا بوده و نیاز آنها به مواد اولیه و تجهیزات وارداتی کمتر از 10% کل نیاز آنهاست.
نگارنده کاملاً به بحران ارزی کشور و چالشهای آن واقف است ولی مدیریت صحیح آن است که بتواند با حل مسائل و مشکلات و اولویتبندی صحیح، منابع محدود را به بهترین مصرف برساند. آیا بهتر نبود که اصرار بر سیاست سراپا غلط و فسادآمیز ارز 4200 را بالاخره اصلاح کنیم؟ آیا نباید اولویتبندی صحیح و جدی برای نیازهای صنعتی تدوین کنیم و منابع محدود را به سمت رشتههای مولدی که بیشترین خروجی اقتصاد ملی را به ارمغان میآورند هدایت کنیم؟ چرا صادرکنندگان صنعتی بخش خصوصی واقعی را مجبور میکنیم ارز خود را در سامانه بفروشند و مجدداً ماهها منتظر این ارز مورد نیاز خود بمانند؟ باید به صنایع بخش خصوصی کشور اجازه داد که با حداقل تشریفات مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز خود را وارد کنند.