ما میتوانستیم با توسعه صنعت برق چه در بخش نیروگاههای حرارتی و تولید برق به جای هدرسوزی گاز و چه در بخش تجدیدپذیرها، اقتصاد کشورمان را به کشورهای دیگر جهان گره بزنیم. اما در عمل آنچه در کشور رقم خورده است یک سیستم غلط مصرف انرژی و حرکت در لبه پرتگاه خودکفایی است.
علی شمس اردکانی، کارشناس ارشد اقتصاد انرژی
ایران یکی از معدود کشورهای جهان به شمار میرود که دسترسی گستردهای به منابع تجدیدناپدیر و تجدیدپذیر انرژی دارد. از سوختهای فسیلی نظیر نفت و گاز گرفته تا تجدیدپذیرهایی مانند نور خورشید و باد. 360 روز آفتابی در سال، همجواری با بزرگترین تونل بادی جهان و مناطق عظیم بادخیز در داخل، دسترسی به دریاها و منابع عظیم آب در کنار یک موقعیت استراتژیک در خاورمیانه میتواند ظرفیتهای بالقوهای به شمار برود که اگر به درستی از آن استفاده و بالفعل شود، یک ابزار توسعه اقتصادی و اهرمی در مذاکرات بینالمللی خواهد بود. این سیاست استفاده از منابع عظیم انرژی در مراودات جهانی را اصطلاحاً دیپلماسی انرژی مینامند. دیپلماسی یا همان گفتوگو مانع از هرگونه برخورد و درگیری خواهد شد. به عبارتی اگر از یک ابزار در سیاست خارجی به درستی استفاده شود، به نوعی که آن ابزار از برخوردها جلوگیری کند، میتوانیم بگوییم که دیپلماسی اثر کرده است و هزینههای درگیریهای بینالمللی را که منجر به عقبماندگی در رشد اقتصادی نسبت به رقبا میشود، برطرف کرده است. اما آیا این منابع عظیم انرژی که در دسترس ایران است، توانسته از درگیریهای بینالمللی و ضررهای ناشی از آن بکاهد؛ به گونهای که بتوان گفت که دیپلماسی انرژی اثر کرده و از آن به درستی استفاده شده است؟
متأسفانه بخوبی نتوانستهایم از این ابزار و اهرم بهره ببریم. نمونه این بهرهگیری از انرژی در توسعه روابط بینالملل و ایجاد یک زنجیره ناگسستنی در سیاست خارجی را میتوان در کشورهایی مانند عربستان و روسیه ملاحظه کرد. اینکه چطور توانستهاند با انرژی چسبندگی اقتصادی ایجاد کنند، اهمیت بسیاری دارد. حتی ترکیه بدون دسترسی به منابع انرژی امروز نقشی را در جهان انرژی بازی میکند که از ایران کلیدی تر است. هر کشوری که نیازمند گاز یا برق باشد، ترکیه اعلام آمادگی برای تأمین آن میکند. ما در سند چشمانداز توسعه کشور دیدهایم که سال 1404 اقتصاد نخست منطقه خواهیم شد. اما آیا رسیدن به این جایگاه بدون بهرهگیری از ابزارها و لوازم آن ممکن است. بدون شک خیر. همان طور که در وقت نماز، وقت وضو هم میرسد، اگر ما به دنبال اول شدن در منطقه هستیم باید به ملزومات آن که توسعه روابط بینالمللی، تنشزدایی، بهرهگیری از ظرفیتها و دیپلماسی انرژی است نیز توجه داشته باشیم. اقتصاد اول منطقه باید در تمام سطوح اول باشد.
برای مثال در زمینه «اف ای تی اف» باید کسانی تصمیمگیر باشند که به روابط مالی و بینالملل و جریانات هژمونیهای مالی شناخت دارند و متوجه هستند که رفع این مانع چطور به تحقق چشمانداز 1404 کمک خواهد کرد. در این مسیر نمیتوان شمشیر داموکلس را نادیده گرفت.
سیاست خارجی و سیاست انرژی که همان دیپلماسی خارجی و دیپلماسی انرژی تلقی میشوند لازم و ملزوم یکدیگرند تا بتوانند ایران را به جایگاه برتر در اهداف و برنامهها برسانند. در این مسیر یک بازیگر هوشیار بخوبی میداند که نباید با رقبا، مشتریان، مؤثران و کنترل کنندگان بازارهای انرژی درگیر شود و برای پیروزی دیپلماسی خود نیازمند یک سیاست مؤثر و دور از نزاع است.
استفاده از دیپلماسی انرژی برای ما ضروری است و در این مسیر باید بر اساس نظرات فرهیختگان تصمیم بگیریم. اما چرا هنوز نتوانستهایم هاب انرژی منطقه حتی در زمینه برق باشیم؛ چرا توجهی به فرصت اندک باقیمانده برای برتری از طریق حضور در بازار جهانی نفت نیستیم و اینکه چرا به اصلاح اقتصاد انرژی، نحوه مصرف در داخل، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور توجهی نداریم؛ همگی یک مسأله مهم را به نمایش میگذارد. اینکه توجهی به اصول موفقیت و برتری و نحوه بهرهگیری از ابزارهای دیپلماسی انرژی در کشور نداریم. به نظر کارشناسان بی اعتنا هستیم و درگیر روزمرگی شدهایم.
ما میتوانستیم با توسعه صنعت برق چه در بخش نیروگاههای حرارتی و تولید برق به جای هدرسوزی گاز و چه در بخش تجدیدپذیرها، اقتصاد کشورمان را به کشورهای دیگر جهان گره بزنیم. اما در عمل آنچه در کشور رقم خورده است یک سیستم غلط مصرف انرژی و حرکت در لبه پرتگاه خودکفایی است. متأسفانه در بهرهگیری از دیپلماسی انرژی نیز به بدترین شکل و منفیترین حالت رفتار کردهایم. به گونهای که در دهههای اخیر حتی سهام پالایشگاههایی را که میتوانست ابزار دیپلماسی باشد واگذار کردیم و خریدار آن هم کشوری مانند عربستان بود. عربستان بخوبی میداند که چگونه از مشاوره کارشناسان برای بهرهگیری از دیپلماسی انرژی بهره ببرد. اما در مرحله گذار انرژی و فرصت محدودی که تا 2050 برای بهرهگیری از نفت در دیپلماسی انرژی جهان داریم، لازم است هرچه زودتر در سیاستهای انرژی داخلی تجدیدنظر کنیم و از ظرفیتها در بهبود فضای بینالملل و رسیدن به اهداف توسعهای بهره ببریم.