پیام باقری نایب رئیس هیئت مدیره سندیکای صنعت برق، تبدیل شدن ایران به قطب برق منطقه را یکی از روشهای واکسینه کردن کشور در برابر تهدیدهای بینالمللی دانست و گفت: زمانی میتوانیم در این موضوع جهشی انجام بدهیم که کار در انحصار بخش دولتی نباشد و پای بخش خصوصی صنعت برق هم به این موضوع باز شود. اما در اینباره دو مشکل اصلی وجود دارد که یکی به مجوز صادرات برق بخش خصوصی و دیگری به قیمت سوخت نیروگاههای این بخش ارتباط پیدا میکند.
پیام باقری نایب رئیس هیئت مدیره سندیکای صنعت برق ایران در گفتگو با مقاومتی نیوز با بیان این مطلب که هدف اصلی از تبدیل شدن به قطب برق (هاب) منطقه، مدیریت شبکه برق بهم پیوسته است، خاطرنشان کرد: ایجاد وابستگی در حوزه انرژی میان کشورهای منطقه نوعی پدافند غیرعامل برای کشور است که توفیق یافتن در این موضوع با حضور موثر بخش خصوصی صنعت برق امکانپذیر است.
تبدیل شدن به قطب برق منطقه یک الزام قانونی است
باقری در ادامه گفت: موضوع تبدیل شدن ایران به قطب برق منطقه در ماده ۴۹ قانون برنامه ششم توسعه کشور ذکر شده است. این بخش با همفکری بخش خصوصی صنعت برق در قانون گنجانده شده و قانونگذار با اینکه از اتصال الکتریکی کشور با همسایگان دارای مرز خاکی آگاهی داشته، بنابر اهمیت قطب برق منطقه بودن، این موضوع را در قانون ذکر کرده است.
وی ادامه داد: در سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی نیز موضوع صادرات برق بیان شده است و در قسمتی ذکر شده که به دلیل آسیبپذیر بودن صادرات نفت از نوسانات جهانی، باید صادرات برق افزایش یابد.
وی افزود: چنانچه مشاهده میکنیم نه تنها نوسانات قیمت جهانی بر نفت اثرگذار است بلکه از ناحیه تحریم نیز آسیبپذیر است. به طور کلی نفت و گاز در مقایسه با برق آسیبپذیرتر هستند. از یک طرف به دلیل ماهیت انتقال و عرضه آنها و از سوی دیگر به دلیل رقیبان بینالمللی که وجود دارند. اما برق یک منطقه مشخصی را پوشش میدهد. برق را باید در لحظه تولید و مصرف کرد و نمیتوان آن را ذخیره کرد (در مقیاس بزرگ). زمانی که کشوری به جایی برق صادر کرد اگر هر زمان صادرات را متوقف کند و اصطلاحا کلیدش را قطع کند دیگر کسی نمیتواند برق را در کیسه یا بشکه منتقل کند.
باقری ادامه داد: اما ما با چیزی که در قانون جهت تبدیل شدن به قطب منطقه وجود دارد، خیلی فاصله داریم. سالهاست در ایران برق توسط بخش دولتی صادر میشود. میزان صادرات به طور معمول در زمان پیک مصرف کشورهای اطراف، حدود ۱۴۰۰-۱۵۰۰ مگاوات است و سالهاست در همین محدوده است. این رقم نسبت به ظرفیت منصوبه کشور که ۸۳ هزار مگاوات است ظرفیت بسیار پایینی است.
واکسینه شدن کشور با تبدیل شدن ایران به قطب برق منطقه
پیام باقری، صادرات برق یا تبدیل شدن ایران به قطب برق منطقه را یکی از روشهای واکسینه کردن کشور در برابر تهدیدهای بینالمللی دانست و افزود: در یک مقطعی بین روسیه و اوکراین درگیریهایی سیاسی پیش آمد و با توجه به اینکه گاز اوکراین از روسیه تامین میشود، روسیه صادرات گاز خود به اوکراین را محدود کرد. این موضوع باعث شد که اوکراین با چالشهای زیادی روبرو شوند و نهایتا مجبور به تعامل با روسیه شدند.
وی ادامه داد: وقتی وابستگی در حوزه انرژی ایجاد شود، آن وقت اگر کشوری که برق ایران به آن صادر میشود در جامعه بینالمللی قدرتی برای رای دادن یا سخن گفتن داشته باشد، حتی اگر موافق ایران صحبت نکند، سعی میکند مخالف هم موضعگیری نکند. در این حالت به طور خودکار قدرت چانهزنی ایران در منطقه بالا میرود. این دست مسائل فرصتهایی هستند که به سرعت از دست میروند.
وابسته کردن کشورها به برق ایران نوعی پدافند غیرعامل است
باقری ادامه داد: ما اگر به فکر این هستیم که با تحریم های آمریکا مقابله بکنیم باید به این روشها فکر کنیم. وابسته کردن کشورها به برق ایران نوعی پدافند غیرعامل هست. بنده اصلا نمیتوانم بپذیرم که ایران باید دستش را به علامت تسلیم بالا ببرد، چون ظرفیتهای بالقوهای ما در کشور داریم اگر بالفعل شوند، قدرت ما در جامعه جهانی صد چندان خواهد شد.
وی در ادامه گفت: زمانی میتوانیم در این موضوع جهشی انجام بدهیم که کار در انحصار بخش دولتی نباشد و پای بخش خصوصی هم به این موضوع باز شود که در حال حاضر اینطور نیست. در اینباره دو مشکل اصلی وجود دارد. یک مشکل در خود دستگاه وزارت نیرو است که اعطای مجوز صادرات برق به بخش خصوصی است.
نگرانی توانیر از تحتالشعاع قرار گرفتن صادرات برق با ورود بخش خصوصی صنعت برق
نایب رئیس هیئت مدیره سندیکای صنعت برق ادامه داد: توانیر از این بابت نگران است که با ورود بخش خصوصی به این بحث، صادرات بخش دولتی تحت الشعاع قرار گیرد. خب این نگرانی به جاییست، با توجه به اینکه وزارت نیرو با کمبود بودجه مواجه است، این مسیر یک درآمدزایی برایش ایجاد میکند. پاسخ این است که بخش خصوصی صنعت برق اصلا به بخشی که وزارت نیرو صادر میکند کاری ندارد، بلکه ما خواهان مجوز صادرات، فراتر و بیشتر از این ۱۴۰۰-۱۵۰۰ مگاوات فعلی هستیم.
وی افزود: سوال بعدی این است که ورود بخش خصوصی میتواند قیمتهای فعلی را تحت الشعاع قرار دهد. برای مثال یک بخشی با قیمت ارزانتر صادر کند، در آن صورت دیگر مشتری از توانیر خریداری نمیکند. ما برای این دغدغه بخش دولتی، یک سیستم رگولاتوری قیمت پیشبینی کردیم. یعنی قیمت در یک جایی تعیین شود تا عدهای بازار را خراب نکنند. همه این مطالب سالها پیش به صورت دستورالعمل تهیه و به وزارت نیرو تحویل شده است.
وی ادامه داد: یک چارچوبی برای اینکه بخش خصوصی چه طور وارد شود تهیه شده و همه نگرانیهای بخش دولتی هم در آن دیده شده است. در حال حاضر در حوزه برق تجدیدپذیر این مجوز داده شده است، یعنی اگر شما نیروگاه تجدیدپذیری احداث بکنید، به شما اجازه صادرات برق را میدهند ولی این حالت باید تعمیم داده شود.
قیمت گاز نیروگاههای خصوصی صادرکننده برق باید تعدیل شود
باقری در ادامه گفت: مشکل دوم که به خارج از وزارت نیرو مربوط میشود مربوط به سوخت نیروگاههای حرارتی است. چراکه نیروگاههای حرارتی سوخت گاز را باید از وزرات نفت بگیرند. در حال حاضر نرخ گاز برای نیروگاههای خصوصی که میخواهند برقشان را صادر کنند نرخ صادراتی در نظر گرفته شده است که به طور متوسط ۳۰ سنت است. این عدد برای سرمایهگذاری که میخواهد برقش را صادر کند، توجیه اقتصادی ندارد. چراکه برق گرانی تولید شده و کسی خریدار آن نیست.
وی ادامه داد: تقاضای بخش خصوصی صنعت برق این است که نرخ خوراک نیروگاهها معادل با نرخ بقیه صنایع به طور مثال پتروشیمیها محاسبه شود. وابستگی قیمت تمامشده محصولات پتروشیمی به گاز و برق بالغ بر ۷۰ الی ۸۰ درصد است. بنابراین قیمت این دو حامل انرژی در قیمت تمامشده آنها بسیار مهم است. خب برق که یارانهایست و گاز را هم حدود ۱۰ الی ۱۱ سنت پرداخت میکنند. طبیعتا قیمت تمامشده محصول تولیدی پایین میآید و صادر میکنند.
وی افزود: گرچه این موضوع در سالهای گذشته پیگیری فراوانی شد اما همچنان به صورت مشکل باقی مانده است.
موضوع قطب برق منطقه باید تبدیل به یک گفتمان ملی شود
پیام باقری ادامه داد: این موضوع باید به یک گفتمان ملی تبدیل شود. در سطوح مختلف کشور موضوع تبدیل شدن به قطب برق منطقه را مسئلهای خوب برای کشور تلقی میکنند. اما یکی از دلایل پیادهسازی نشدن آن، این است که وقتی موضوعی از سطح بالای کشور برای اجرا به سطوح میانی و پایینتر حرکت میکند، دچار فرسایش میشود. مانند ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید. یکی از دلایل این است که لایههای میانی تمکین نمیکنند، چراکه نظارت ضعیف است. یکی از اشکالاتی که به مجلس میتوان گرفت همین است که قوانین متعددی وجود دارد که ضعیف هم نیستند اما چقدر در این قوانین توفیق داشتهایم؟
وی افزود: مسئله دیگر این است که ما برای این قبیل کارها یک برنامه مشخص نداریم که بتوانیم اعلام کنیم، تا کنون این قدمها را در راستای برنامه برداشتهایم. برای مثال وزارت نیرو یک برنامه مدون کند و در کمیسیون تخصصی و بعد در صحن مجلس تصویب شود. سپس کارنامه وزارت نیرو در این موضوع از روی این برنامه قابل ارزیابی خواهد بود. تا زمانی که چنین چیزی نباشد، قانونگذار هم نمیداند چهطور اندازهگیری کند.
باقری در پایان خاطر نشان کرد: حتما رقبای ما در منطقه برنامه دارند و حتما دشمنان ما کمک میکنند تا رقبای ما تقویت شوند. حتما عربستان و ترکیه با توان وارد این قضیه میشوند. ما داریم غفلت میکنیم. به نظر میرسد برای سطوح بالای دولت اهمیت این قضیه تبیین نشده است. به همین دلیل این مسئله باید تبدیل به یک گفتمان ملی شود.