صنعت برق ایران به عنوان زیرساختیترین صنعت کشور، در سه بخش تولید، انتقال و توزیع فعالیت دارد. هر کدام از این حوزهها در مسیر حرکت خود با مشکلاتی روبرو هستند که برای توسعه صنعت برق، باید آنها را حل و فصل کرد.
صنعت برق ایران به عنوان زیرساختیترین صنعت کشور، در سه بخش تولید، انتقال و توزیع فعالیت دارد. هر کدام از این حوزهها در مسیر حرکت خود با مشکلاتی روبرو هستند که برای توسعه صنعت برق، باید آنها را حل و فصل کرد. در این میان اما بخش توزیع نیروی برق که آخرین حلقه زنجیره تامین برق به شمار میرود، به دلایل مختلف از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده و به نسبت همین جایگاه، با معضلات متعددی نیز مواجه است. از طرف دیگر شرایط اقتصادی جامعه و وضعیت نامعلوم شرکتهای توزیع بر پیچیدگی مشکلات این صنعت افزوده و عرصه فعالیت را برای فعالان بخش خصوصی صنعت برق تنگتر کرده است.
در این راستا ستبران میزگردی تحت عنوان "بررسی چالشهای صنعت توزیع برق" با حضور محمودرضا حقیفام؛ معاون سابق هماهنگی توزیع شرکت توانیر و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، علی حیدریتفرشی؛ مشاور مدیرعامل شرکت توانیر در امور مجلس و عضو کمیسیون تخصصی حقوقی و قضائی انجمن صنفی کارفرمایی شرکتهای توزیع برق، مهدی مسائلی عضو هیات مدیره و رئیس کمیته حقوقی و قراردادهای سندیکای صنعت برق ایران، ایرج صمدی بروجنی؛ رئیس کمیته سازندگان یراقآلات توزیع سندیکا، محمدرضا گودرزی؛ عضو کارگروه قرارداد تیپ و سپهر برزیمهر؛ دبیر سندیکا برگزار کرده که مشروح آن به شرح زیر است:
ستبران: به نظر شما صنعت توزیع برق امروز با چه مشکلاتی مواجه است و اصلیترین چالشهای شرکتهای فعال این صنعت با قراردادهای شرکتهای توزیع چیست؟
حیدریتفرشی: صنعت توزیع علیرغم اینکه منبع اقتصادی و ویترین صنعت برق کشور است، از مشکلاتی رنج میبرد که ناشی از بیتوجهی بوده و باید با برنامهریزی درست آنها را رفع کرد. ساماندهی اصلاح اقتصاد برق در حوزه توزیع یکی از مواردی است که باید در اولویت قرار گیرد. متاسفانه چالشهای توزیع از حوزه فوق توزیع و انتقال بیشتر است چرا که بخش فوق توزیع نظاممند بوده و کار خود را با استراتژی مشخصی پیش میبرد اما این نظاممندی در بخش توزیع وجود ندارد. البته امروز با رویکرد ویژه مدیرعامل توانیر به بخش توزیع، نگاهها به سمت حل مشکلات این حوزیه پررنگتر شده و توجه بیشتری به آنها میشود.
شرکتهای توزیع باید به سمت مهندسی شدن حرکت کنند
یکی از مشکلات رویکرد استادکاری در کلان شرکتهای توزیع است که باید تغییر مسیر داده و به سمت مهندسی شدن حرکت کند. با تحقق این امر، بخش بیشتری از مشکلات توزیع حل شده و هزینههای تمام شده هم کاهش پیدا خواهد کرد. برای این کار تلاشها و اقدامهای متفاوتی انجام شده و یا در حال انجام است. به روزرسانی آییننامه تکمیلی تعرفههای برق، یکپارچهسازی قوانین موجود، حذف رفتارهای سلیقهای و دیدگاههای مدیریتی متفاوت برخی شرکتهای توزیع از جمله اقداماتی است که برای حل مشکلات این بخش پیگیر آن هستیم. امیدواریم با سیاستها و استراتژیهایی که دکتر حقیفام در صنعت توزیع دنبال کردند و تلاش قابل ملاحظه ایشان برای تقویت پیوند بین دانشگاه و صنعت، این صنعت به سمت مهندسی شدن حرکت کند و باری از مشکلاتش برداشته شود.
ستبران: امروز پیمانکاران در حال دست و پنجه نرم کردن با مسائلی هستند که ناشی از ساختار حقوقی شرکتهای توزیع است. به نظر شما این ساختار چه ایراداتی دارد و تا چه حد در ایجاد چالشهای این حوزه تاثیرگذار بوده است؟
حقی فام: ما در صنعت توزیع برق با چند پدیده روبرو هستیم که اگر آنها را از هم تکفیک نکنیم و درست نشناسیم، در دراز مدت به اهداف تعریف شده این صنعت دست نخواهیم یافت. اولین موضوع داشتن نگاههای مقطعی به مسائل و ترجیح آن به رویکردهای کلی و فرایندی است. به این معنی که امروز مدیرعامل یک شرکت توزیع برای حل یک مشکل راهکاری مقطعی ارائه میکند که شاید برای یک یا حتی دو سال پاسخگوی آن مسئله باشد اما در دراز مدت بلایی سر سیستم خواهد آورد که نشان میدهد اجرای آن تصمیم مقطعی، اصلا به صلاح نبوده است. این نگاه مقطعی در شرکتهای توزیع باید کنار گذاشته شود چرا که در اغلب موارد و در بلندمدت آسیبزننده است. یکی از موضوعات مطرح قرارداد تیپ است که بارها در هایت مدیره توانیر و با حضور انجمن صنفی کارفرمایی شرکتهای توزیع برق و سندیکا درباره آن تبادل نظر شده است و بنده همیشه اعتقاد داشتم که در قراردادهای تیپ مسئولیت و ریسک باید به طور مناسب بین پیمانکار و کارفرما توزیع شود چراکه اگر بار مسئولیت و ریسک را بر دوش یک طرف سنگینتر کنیم، در درازمدت باعث ایجاد مشکلات بزرگی خواهد شد.
موضوع دوم مربوط به شفافیتهای مالی شرکتهای توزیع است. مدیرعامل هر شرکت توزیعی باید بداند که تمامی هزینهها و درآمدها بر پای خود شرکت است و باید پاسخگوی تمام مسائل باشد، نه اینکه با سیستم موجود هر کجا احساس محدودیت کرد و نتوانست مشکلات خود را حل کند، مسئولیت را به توانیر واگذار کند و خود را از مشکلات کنار بکشد. همین عدم پذیرش مسئولیت و حساس نبودن درباره هزینههای شرکت، منجر به بروز مشکلاتی شده است که باید جلوی آن را گرفت. متاسفانه امروز شفافیت مالی بین توانیر و شرکتهای توزیع به هم خورده و تا این وضعیت روشن نشود، نمیتوان به طور مشخص درباره قراردادهای مالی صحبت کرد. اگر شرکتهای توزیع فقط به صورت اسمی شرکت باشند اما درصدد کاهش هزینهها نبوده و مسئولیتی قبول نکنند، راه به جایی نخواهیم برد چرا که مدیرعامل شرکت، مجموعه را از آن خود ندانسته و به فکر زیان و ضرر شرکت هم نخواهد بود. با این وضعیت شرکتها به سمت مهندسی شدن حرکت نمیکنند لذا برای گسترش بحث مهندسی لاجرم باید شرکتهای توزیع را به عنوان شرکتی بدانیم که مسئولیت های مالی و حقوقی شفافی داشته باشد.
پیچیدگیهای صنعت توزیع باید با حوصله رفع شود
مورد بعدی مربوط به پیمانکاران و تامینکنندگان است که در ارتباطات خود با شرکتهای توزیع منسجم و حقوقی برخورد نکردند. این خلا هم ناشی از برخوردهای سلیقهای است که در بلندمدت به ضرر صنعت برق است. البته این مشکل تا حدودی در حال رفع شدن است. هدف تدوین و ابلاغ قراردادهای تیپ نیز جلوگیری از رفتارهای سلیقهای در مورد قراردادهاست. مجموعه توزیع پیچیدگیهای زیادی دارد که باید با حوصله رفع شود و هر گونه عجله در این مسیر باعث ایجاد نابسامانی خواهد شد.
در واقع صنعت توزیع برق باید استراتژی مشخصی داشته باشد که کسی نتواند از اجرای آن عدول کند، سندیکای صنعت برق هم میتواند در تدوین این استراتژی و برنامه نقش داشته باشد. البته در این حوزه تلاشهای زیادی شده و پیشرفتهای بسیار بزرگی هم حاصل شده است اما اگر بتوانیم ساختارهای مدیریتی، حقوقی و مالی را هم درست بچینیم، این پتانسیل وجود دارد که مهندسی شده و با مدیریت درست در مسیر تحقق اهداف قدم برداریم.
ستبران: چرا شرکتهای توزیع به راحتی از اجرای بخشنامههای ابلاغی توانیر تمرد میکنند؟
حقی فام: شرکت توانیر همزمان باید هوای پیمانکاران و کارفرمایان را داشته باشد و این ذهنیت باید در مدیران عامل شرکتهای توزیع وجود داشته باشد که منافع هیچ کدام را بر دیگری ترجیح ندهد. مدیرعامل توانیر باید از شرکت توزیع پاسخ بخواهد که چرا قرارداد تیپ ابلاغ شده را اجرا نمیکند. شرکت توانیر این اختیار و قدرت را دارد اما به علت مشکلات ساختار حقوقی چنین اتفاقی نمیافتد. شفافیت مالی توانیر با شرکتهای توزیع و بحث حقوقی با این شرکتها باید پا به پای هم پیش برود. توانیر باید پای دستورالعملهای ابلاغ شده بایستد، شرکتهای توزیع نیز باید با شفافیت مالی روبرو شوند.
هیچ سیاست تدوین شدهای در حوزه توزیع وجود ندارد
ستبران: قرارداد تیپی که شرکتهای توزیع بناست از آن استفاده کنند، چه چالشها و ضعفهایی دارد؟ یک شرکت سازنده در قالب این قرارداد متحمل چه ریسکهایی میشود؟
بروجنی: متاسفانه در صنعت توزیع برق و حوزه قراردادها هیچ سیاست تدوین شدهای وجود ندارد و این خلاء باعث شده 39 شرکت توزیع، 39 سیاستگذاری مختلف داشته باشند، به طوری که هر شرکت توزیع در برخورد با پیمانکار یک برخورد متفاوت داشته و نتیجه متفاوتی نیز به دست میآید. به طور مثال در جریان یک قرارداد یک پیمانکار از کار کردن با یک شرکت توزیع آسیب دیده و در مقابل یک پیمانکار دیگر دقیقا در همان شرایط سود میکند. این اختلاف ناشی از عملکرد متفاوت شرکتهای توزیع در برخورد با پیمانکاران و سازندگان است. این وضعیت ما را دچار سردرگمی کرده است. هیچ سیاستی در این حوزه وجود ندارد و این بزرگترین چالش است. اگر یک سیاست بد و حتی یک قرارداد تیپ بدی هم وجود داشت که همه از آن تمکین میکردند، وضعیت قابل پذیرشتر بود.
اگر یک قرارداد تیپ 100 درصد به نفع شرکتهای توزیع باشد اما عملیاتی شود و همه شرکتهای توزیع از آن تمکین کنند، همه مشکلات ما حل میشود. قراردادهای شرکتهای توزیع حتی از کالایی به کالای دیگر تغییر میکند. متاسفانه شرکتهای توزیع امروز به مثابه حجرهدارانی هستند که مهندسی قراردادها یکی از منابع درآمدی آنهاست و حجرههای خود را با پول بیتالمال میگردانند. متاسفانه قرارداد تیپ عملیاتی نشده و زمینهساز فسادهای گستردهای شده است که جمع کردن آن کار سادهای نیست و تبدیل به فرهنگ و معضلی اجتماعی شده است. قرارداد و حتی یک قرارداد ضعیف کافی است چارچوب مشخص داشته باشد تا همه از آن تمکین کنند. امروز سیاستها لحظهای و مغشوش است و اغلب فسادها در ردههای پایین شرکتها اتفاق میافتد. هر شرکت توزیع برای خود لایههای مختلفی دارد که اصلا شبیه شرکت نیست.
در انشای این قراردادها جملاتی به کار برده شده که زمینهساز فساد است. جمله «پیش پرداخت بسته به شرایط زمان عقد قرارداد دارد و نحوه پرداخت هم بستگی به نقدینگی شرکت توزیع دارد» به چه معنی است؟ یعنی من سازنده باید برای تامین کالایی قرارداد ببندم که هیچ پیش پرداختی در کار نیست و برای دریافت پول باید یکسال دوندگی داشته باشم اما برخی سازندگان چون با مدیرعامل فلان شرکت توزیع رابطه خوبی دارند، هم پیش پرداخت دریافت میکنند و هم به موقع نقدینگی لازم برای آنها فراهم شده است!
عدم امکان تجویز نسخه واحدی برای شرکتهای توزیع
حیدریتفرشی: با بهرهگیری از ظرفیتهای قانونی و تخصیص 1100 میلیارد تومان، 50 درصد مطالبات پیمانکاران به مبلغ 900 میلیارد تومان توسط توانیر پرداخت شده و روند پرداخت مطالبات ادامه دارد. با برنامهریزیهای انجام شده بناست این مطالبات تا پایان سال به صفر برسد.
در مورد مشکلات شرکتهای توزیع نیز باید گفت در حال حاضر شرایط نسخه پیچی واحد برای این شرکتها امکانپذیر نیست. در پاسخ به انتقادات و گلایههای مهندس بروجنی باید گفت که بافت داخل شرکتهای توزیع نباید به کلان تعمیم داده شود. ما با استفاده از ظرفیتهای قانونی به دنبال جهت دادن به شرکتهای توزیع و قراردادهای درست هستیم، و این قراردادها را زمانی میتوانیم درست اجرا کنیم که زمینه مالی هم داشته باشیم و امروز به دنبال تامین زمینه مالی هستیم. توانیر سازمان حساب شدهای است که عملکرد آن مورد بررسی و نظارت قرار میگیرد. ما بدهکار هستیم اما خلافکار نیستیم و در تلاشیم بدهیهایمان را پرداخت کنیم و به ضرس قاطع 100 درصد بدهیهایمان را تا پایان سال پرداخت خواهیم کرد.
ستبران: شرکتهای توزیع به چه علت با چالشهای کنونی مواجه هستند؟ برای حل چالش این شرکتها تاکنون چه راهکارهایی ارائه و چه اقداماتی انجام شده است؟
حقیفام: شرکتهای توزیع با هدف بهره بردن از منافع خصوصی بودن به وجود آمدند بدون اینکه واقعا خصوصی شده باشند در واقع در وضعیت شتر مرغی به سر میبرند. مفهموم شرکتداری درباره این شرکتها رعایت نمیشود، شرکتهای توزیع را باید به عنوان شرکت به رسمیت شناخت و این به رسمیت شناختن یعنی باید شفافیت مالی و حقوقی داشته باشند تا در قبال عملکرد خود پاسخگو باشند. وقتی مفهوم شرکتداری به هم بخورد هر مدیرعاملی فقط به دنبال حفظ ارتباط خود با مجموعههای بالادستی خواهد بود نه سود و زیان شرکت. البته این شرایط به معنای صفر و یک بودن شرکتهای توزیع و وضعیت آنها نیست، ما باید در مسیری حرکت کنیم که به مسیر شرکتداری شرکتهای توزیع برسد. اگر این مسیر به نتیجه برسد، شرکت توانیر در نقش یک هولدینگ قرار میگیرد و ارتباطات مالی و حقوقی معناداری خواهد داشت. در کشور آلمان 850 شرکت توزیع دارد که با هیچ مشکلی مانند مشکلات ما با شرکتهای توزیع، سروکار ندارند چرا که سیاست و برنامه مشخصی برای فعالیت و اقتصاد آنها تعریف شده است.
با مشکلات موجود در صنعت توزیع، توانیر هم از طرف شرکتهای توزیع تحت فشار است هم از طرف پیمانکاران و این مشکل بزرگ ماست و تا زمانی که حل نشود، نباید انتظار داشته باشیم که همه امور طی یک روال درست پیش برود. هر جایی که قوانین و کنترل کنندهها زیاد است، فساد نیز زیاد است. در کشور ما نیز تعدد قوانین سبب ایجاد مشکلات متعددی شده و نشان میدهد که ارتباطات حقوقی و مالی ما نیاز به بازنگری دارد.
ستبران: چرا با وجود داشتن مصوبه درباره پرداخت 50 درصد مطالبات پیمانکاران، فقط 15 یا 20 درصد مطالبات برخی پیمانکاران پرداخت شده است؟ چرا قرارداد تیپی که مورد وثوق توانیر بوده و بخش خصوصی به آن تمکین کرده است، از سوی شرکتهای توزیع تمکین نشده و همچنان شاهد برگزاری مناقصاتی هستیم که از این قرارداد تیپ تبعیت نمیکنند؟
حیدری تفرشی: تمامی مطالبات پرداخت شده طبق اطلاعاتی که شرکتهای توزیع دادهاند، انجام شده است و مابقی مطالبات نیز تا پایان سال تسویه خواهد شد. برخی شرکتهای توزیع به نوعی عمل میکنند که بیشتر به اداره کل شبیه هستند و ما به دنبال این هستیم که شرکتداری را با استفاده از قوانین بالادستی ارتقا دهیم. به دلیل تعدد دستورالعملها و قوانین، برخی شرکتهای توزیع سلیقهای عمل کردند و این رفتارهای سلیقهای به تدریج نهادینه شده و ایجاد مشکل کرده است. تمامی مشکلات مربوط به بدهی و مطالبات نیست، مشکلات دیگری هم هست که لازم است در کنار هم و با تعامل برای حل آنها اقدام کرد.
ستبران: مهمترین چالشهای سازندگان و تامینکنندگان با کارفرمایان و شرکتهای توزیع چیست؟ در حوزه قراردادها چه مشکلاتی وجود دارد؟
در حوزه قراردادها مشکلاتی وجود دارد که اتفاقا مربوط به دو سه ماه اخیر هم هست و اقدامی برای رفع آنها صورت نگرفته است. جملاتی در قراردادها نگاشته شده که دست برخی افراد را برای تصمیمگیری بعد از عقد قرارداد باز گذاشته است. متاسفانه قراردادهای ما متغیر هستند و از ساعتی به ساعت دیگر، افراد میتوانند آن را تغییر دهند. امروز مشکل اصلی ما عدم وجود یک ترازوی واحد است که اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، بخش خصوصی صنعت برق به خاک سیاه خواهد نشست و شرکتهای توزیع نابود خواهند شد.
متاسفانه قراردادهای موجود معاملاتی نامشروع هستند که زمینهساز رشد فساد شدهاند. من به عنوان یک سازنده و یک پیمانکار امروز در مناقصهای شرکت کرده و با دریافت اسناد خزانه در شهریور ماه سال 1400 به پول خواهم رسید. ما امروز قراردادی میبندیم که 50 درصد کالا را تحویل داده و وقتی تحویل 50 درصد دیگر را با تاخیر تحویل میدهیم، شرکت توزیع دست به ضبط ضمانتنامه میزند. در این شرایط فقط بخش خصوصی و در واقع مردم هستند که آسیب میبینند. در همه جای دنیا همه معاملات در نهایت سادگی و شفاف انجام میشود. در هر قراردادی همه چیز باید از قبل روشن شده باشد تا طرفین با اشراف به متن قرارداد و شفافیت کامل دست به امضای قرارداد بزنند. وقتی قراردادها شفاف باشد نیازی به صرف زمان برای نظارت و یا بازنگری وجود ندارد.
حیدریتفرشی: تمامی اشکالات حقوقی قراردادها را به ما اعلام کنید تا در کمیسیون حقوقی و قضائی انجمن صنفی کارفرمایی شرکتهای توزیع برق بررسی و برای اصلاح و رفع اشکال به توانیر ارجاع دهیم تا بعد از اصلاح در اختیار شرکتهای توزیع قرار بگیرد.
برزی مهر: مناقصاتی که خارج از چارچوب قراردادهای مصوب هیات مدیره توانیر، در حال انجام است، توسط اعضای سندیکا و از طریق کمیتهها به ما اعلام شده و ما نیز به توانیر منعکس کردهایم. اخیرا نیز با دستور رخشانی مهر؛ معاون هماهنگی توزیع شرکت توانیر، به شرکت توزیع یک استان اعلام شده است که این مناقصات باید در چارچوب قرارداد تیپ اجرا شود.
ستبران: با افزایش نرخ ارز، سازمان برنامه بودجه کشور بخشنامهای جبرانی تدوین کرد و توسط توانیر ابلاغ شد تا ملاک عمل شرکتهای برق منطقهای و شرکتهای توزیع باشد اما شرکتهای توزیع با تاکید بر این موضوع که دستگاه اجرایی نیستند، از اجرای این بخشنامه تبعیت نکردند. نهایتا با پیگیریهای سندیکا و کمیته سازندگان دستورالعمل ویژه شرکتهای توزیع تدوین شد. در حال حاضر این بخشنامه تا چه حد اجرایی شده است؟ پیگیریهای سندیکا در این زمینه به کجا رسیده است؟
گودرزی: بخشنامهای در صنعت توزیع برق ابلاغ شد تا شاید بتواند بخشی از ضرر و زیان شرکتهای تولید کنندهای را که با شرکتهای توزیع کار میکنند، جبران کند امضا شد. این بخشنامه از طریق مجمع توانیر به امضای کلیه شرکتهای توزیع رسیده و نامه های مربوطه ابلاغ شده است اما در خصوص ضریب k و ارزبری مربوطه، اقدامی صورت نگرفته و 6 ماه است که معوق مانده است. همه ما میدانیم که شرکتهای تولیدکننده و پیمانکار در 40 سال گذشته و حتی شرکتهای نوپایی که در دو سه سال اخیر تاسیس شدهاند، خدمت بزرگی به صنعت برق کردهاند. فعالان صنعت برق هر بار که نرخ ارز در کشور افزایش یافته به خصوص در سالهای 91 و 96، علیرغم تحمل سختیهای فراوان پای قراردادهای خود ایستادهاند. شرکت الکترونیک افزارآزما هم به عنوان عضوی از خانواده سندیکا و صنعت برق، در حال حاضر بیش از 50 میلیارد تومان مطالبه دارد، توانمندیای که میتوانست برای خدمتگزاری بیشتر استفاده شود. ما بارها برای رفع مشکلات شرکت از طریق سندیکا به توانیر نامه زدیم اما هیچ پاسخی دریافت نکردیم.
مشکل تولیدکنندگان رفع نشود، شرایط آینده برق جبران ناپذیر خواهد بود
امروز شرایط اقتصادی مملکت به گونهای نیست که بخواهیم تولیدکنندگان و پیمانکاران را تضعیف کنیم، اینها بازوهای اجرایی هستند و باید حفظ شوند در غیر این صورت آسیبهای غیرقابل جبرانی به آنها وارد خواهد شد. اگر امروز مُسکنی برای درد تولیدکنندگان تجویز نشود، وضعیت پیش آمده برای صنعت برق، جبرانناپذیر خواهد بود.
ستبران: امروز به علت ضعف حقوقی در نظام قراردادی، با قراردادهای متوقف روبرو هستیم با این حال با تیپ جدیدی از مناقصات تحت عنوان مناقصات منطقهای در حال اجراست، این مناقصات چه ویژگیهایی دارند؟
قراردادهای متوقف و جدید زاییده نگاه حاکمیت به بخش خصوصی است
مسائلی: قراردادهای متوقف و جدید زاییده نگاه حاکمیت به بخش خصوصی است. وزارت نیرو و توانیر بخش خصوصی را باور ندارند. وقتی نام شرکت بر شرکتهای توزیع نهاده شده است باید شرکتداری کنند در حالی که چنین چیزی نیست که اگر بود؛ امروز قراردادهای متوقف نداشتیم، اگر اقتصاد بخش خصوصی را باور داشتند امروز متن قراردادها اینگونه نگاشته نمیشد.
سندیکای صنعت برق ایران چند سالی که قراردادها را بررسی و برای رفع ابهامات و مشکلات آنها تلاش میکند اما تا وقتی مدیران شرکتهای توزیع انتصابی هستند، نتیجه همین است و بخش خصوصی آسیب خواهد دید چرا که دغدغه اینها شرکت نبوده بلکه حقوق خود و کارکنانشان است.
فعالان بخش خصوصی صنعت برق از وزارت نیرو و توانیر مطالبه دارند، این مطالبات پرداخت نشده و بخش خصوصی را مجرم و بیاعتبار کرده است. این وضعیت اعتبار بخش خصوصی را از بین برده است. بیش از یکسال است که چندصد ساعت نفر بر درباره ضریب k مطالعه کرده و نظرات خود را ارائه کردهاند اما این همه زمان به هدر رفته و هیچ اقدامی صورت نگرفته است. متاسفانه در این سیستم با تغییر یک نفر، دوباره باید از ب بسمالله شروع کرد. حاکمیت باید بپذیرد که بخش خصوصی را ایجاد کرده است پس باید اجازه دهد سود ببرد. بخش خصوصی هنرمند است چون به هرجایی رسیده با دست خالی رسیده است.
انشای قراردادهای ما دچار مشکل است و در واقع با قراردادهایی مسموم سروکار داریم، در هیچکدام از قراردادها عوامل بیرونی از جمله مسائل مربوط به بیمه و دارایی لحاظ نشده است با اینکه بارها در جلسات خواستار اصلاح قراردادها بودهایم و این مسائل را مطرح کردیم. وظیفه اصلی حاکمیت تامین امنیت در دو بُعد سیاسی و اقتصادی است. چرا اجازه میدهید بخش خصوصی پَرپَر شود اما برای تغییر یک قرارداد دنبال این همه ضابطه و قاعده هستید. چرا در هیچکدام از جلسات بررسی تدوین بودجه از نمایندگان بخش خصوصی برای مشارکت و نظرخواهی دعوتی به عمل نیامده است؟! در این قراردادها ماده 24 قانون رعایت نشده است، آیا ما که کارمان استفاده از این قراردادهاست، حق نداریم در تدوین آن نقش داشته باشیم؟ بارها این موضوعات را در جلسات طرح کردیم اما متاسفانه وقتی در سیستم دولتی مدیری تغییر میکند باید همه مسیر را از اول شروع کرد، این روند باید اصلاح شود. بخش خصوصی برای حفظ خود باید فعالیت داشته باشد و همه جوره آماده است اما یک سیستم باید پایه و اساس اجرای قراردادها باشد و شرکتهای توزیع باید در برابر همه امور پاسخگوی پیمانکاران باشند.
حیدری تفرشی: فعالان بخش خصوصی بازوهای صنعت برق کشور هستند و تمامی مشکلات باید درتعامل باهم و در کنار هم حل شود. بهتر است سندیکا از مسئولان مربوطه در جلسات خود دعوت کرده و تمامی راهکارهای پیشنهادی برای حل مشکلات را ارائه کند. حل مشکلات فقط از طریق طرح کردن قابل حل نیست و باید در جلسات کارشناسی بررسی و حل شود.
ستبران: برای حل چالشهای صنعت برق باید از کجا شروع کرد؟ صنعت توزیع چگونه میتواند به یک صنعت رو به رشد و الگو تبدیل شود؟
حقیفام: در حل مشکلات صنعت برق باید به این نکته توجه داشت که مسیر حل مسائل ریشهای و پایه به معضلات روزمره متفاوت است و همه اینها را باید از مسیر مختص خود پیگیری کرد. برای رسیدگی به مشکلات تخصصی همچون قراردادها و بودجه باید کارگروههایی مشترک با حضور نمایندگان توانیر، سندیکای صنعت برق ایران و کمیسیون تخصصی حقوقی و قضائی انجمن صنفی کارفرمایی شرکتهای توزیع برق تشکیل شود. اینها موارد مهمی هستند که اگر به مسائل روزمره گره زده شوند، حل نخواهند شد لذا نیازمند تفکیک مشکلات هستیم تا بدون نامهنگاری و طی نشستهای تخصصی حل مسائل را دنبال کنیم. جنس برخی مشکلات مالی است و از محدودیتهای مالی ناشی شده است که با تامین منابع قابل حل است اما گاهی ساختارها دچار مشکل هستند و سیستم زاینده این نوع چالشهاست که برای حل آنها باید سیستم را به تدریج اصلاح کرد و تا وقتی سیستم ایراد داشته باشد، کسی نمیتواند با معجزه مشکلات را رفع کند.
واقعیت این است که ما در فضای شفاف میتوانیم انتظار نقشآفرینی بخش خصوصی را داشته باشیم، اگر شفافیت نباشد بخش خصوصی در نهایت ضرر خواهد کرد. مشکل بزرگ صنعت برق این است که همه مدیران در یک مسیر حرکت نمیکنند استراتژی مشخصی وجود ندارد که این خلاء باعث شده به صورت فردی عمل شود. وقتی استراتژی نباشد هر شخص از طرف خود برنامهریزی کرده و امور را با تصمیم خود پیش میبرد.