رییس هیات مدیره شرکت یاسان گفت: اقتصاد کشور آنقدر دچار بحران است که هزاران فعالیت اقتصادی در حوزههای صنعتی، تحقیقی، بهداشتی و ماشینآلات گرفتار مشکلاتی پرتعداد و عدیده شدهاند. همه این حوزهها وابستگی غیرقابل انکاری به مواد اولیه دارند و ناگزیرند بخشی از نهادههای تولید خود را از خارج از کشور وارد کنند.
پیشبینی ناپذیری اقتصاد ایران، به یک گره کور برای فعالان اقتصادی تبدیل شده است. در شرایط کنونی که بازار ملتهب و پرنوسان اقتصاد کشور عملا مجالی برای برنامهریزیهای حتی کوتاه مدت به صنعتگران نمیدهد، فعالیت آنها عملا شبیه به قدم گذاشتن در فضایی تاریک و ناشناخته است. به هر حال و علیرغم همه این مشکلات همچنان شرکتها برای بقا تلاش میکنند و در مواجهه نابرابر با این چالشهای متعدد، هزینهها و زیانها را میپذیرند. مهندس محمد فارسی، رییس هیات مدیره شرکت یاسان و عضو کمیته دکلسازان سندیکای صنعت برق ایران، تحریمها را ریشه بسیاری از مشکلات شرکتها میداند و معتقد است صنعت و اقتصاد در سایه تبادلات اقتصادی و مالی با دنیا به دست خواهد آمد. مشروح این گفتگو را ذیلا میخوانید:
از دیدگاه شما چالشهای سازندگان تجهیزات، در چه مسائلی ریشه دارد؟
اقتصاد کشور آنقدر دچار بحران است که هزاران فعالیت اقتصادی در حوزههای صنعتی، تحقیقی، بهداشتی و ماشینآلات گرفتار مشکلاتی پرتعداد و عدیده شدهاند. همه این حوزهها وابستگی غیرقابل انکاری به مواد اولیه دارند و ناگزیرند بخشی از نهادههای تولید خود را از خارج از کشور وارد کنند. این میزان وابستگی اگر چه شدت و ضعف دارد، اما واقعیت این است که در شرایط تحریم و بحرانهای ارزی کنونی، هر یک از این بخشها به نحوی گرفتار تامین مواد اولیه شدهاند؛ بنابراین همه تولیدکنندگان در هر صنف و صنعتی به دلیل گستردگی سطح تحریمها و افزایش بیسابقه نرخ برابری ارز برای تامین مواد اولیه مورد نیاز خود یک چالش مشترک دارند. از دیدگاه من همه مشکلات این حوزه ناشی از تحریمهای گسترده است و صنایع بیشترین آسیب را از محل عدم امکان مبادلات تجاری و مالی متحمل میشوند.
آیا در صنعت برق جنس مشکلات تولیدکنندگان تفاوت خاصی دارد؟
سازندگان صنعت برق برای تامین مواد اولیه مورد نیاز خود یا کاملا وابسته لوازم یدکی و تجهیزات وارداتی هستند و یا مواداولیه را وارد کرده و کلیه مراحل تولید محصول نهایی را در شرکتهای خود انجام میدهند. گروه اول که واردکننده تجهیزات واسطهای هستند عمدتا در کارخانجاتشان کالا را اسمبل و مونتاژ و محصول نهایی را عرضه میکنند و لذا با افزایش قیمت ارز و تحریمهای موجود تقریبا در آستانه فروپاشی هستند. دومین گروه تجهیزات صنعت برق، محصولاتی هستند که وابستگی ارزی کمتری دارند و عمده مواد اولیه مورد نیازشان را از داخل کشور تهیه میکنند. در صنعتی مانند دکلسازی که فولاد خاصی اصلیترین مواد اولیه آن محسوب میشود، مساله اصلی این است که علیرغم وجود پتانسیل ساخت داخل، تولید دهها سایز مختلف نبشی، توجیه اقتصادی ندارد مخصوصا که در این شرایط اقتصادی و کاهش ظرفیت تولید شرکتها، سفارش این میزان کاهش هم یافته است. به همین دلیل ما ناگزیریم برای تامین مواد اولیه به واردات متوسل شویم، اما به دلیل نوسانات ارزی شدید و عدم تخصیص به موقع ارز با مشکلات جدیدتر و گستردهتری مواجه شدیم.
چه شد که صنایع تا این حد گرفتار مساله تامین ارز شدند؟
بدون تردید اولین عامل ایجاد این چالش جدی، کاهش ارزش ریال به دلیل سیاستهای نادرست پولی و مالی دولت است. نکته دیگر اینکه دولت تا پیش از تحریم ها، دسترسی گستردهای به ارز حاصل از نفت و گاز داشت. اما در شرایط حاضر با توجه به کاهش شدید درآمدهای نفتی، کنترل شدید بر ارز حاصل از صادرات غیرنفتی در دستور کار دولت قرار گرفته و صادرکنندگان ناگزیرند ۷۰ درصد ارز صادراتی خود را با قیمت پایینتری در اختیار بانک مرکزی قرار دهند. مشکل این است که در این روند نه چندان منسجم، همین شرکتهای صادرکننده برای تامین ارز مورد نیاز جهت خرید مود اولیه مورد نیازشان دچار مشکل و گاها زمان طولانی منتظر تخصیص ارز هستند.
این مشکلات چه پیامدهایی برای شرکتهای شما داشته است؟
وقتی ما نتوانیم به موقع و به قدر کافی مواد اولیه مورد نیاز کارخانه را تهیه کنیم، قطعا زمان تولید افزایش مییابد. به این ترتیب میزان محصولی که قبلا در طول یک ماه تولید میشد حالا در یک دوره شش ماهه یا یک ساله تولید میشود. این افزایش زمان تولید ناشی از مشکلات موجود برای تامین ارز و البته تصمیمات متعدد دستگاههای دولتی است که بدون انجام بررسیهای لازم اتخاذ میشود.
نکته بسیار مهم دیگری که نباید نادیده انگاشته شود این است که به دلیل مشکلات اقتصادی کنونی، تامین نقدینگی برای شرکتها به یک چالش اساسی تبدیل شده و همین مساله علاوه بر کند کردن روند تولید، حفظ نیروهای فنی و متخصص را هم برای شرکتها سخت کرده است. درست مثل این است که فردی دو برابر زمانی را که صرف بافت یک لباس میکند، به باز کردن کلافهای پیچیده شده نخ اختصاص دهد، ما درست در چنین مهلکهای گرفتاریم و بیشتر از آنکه به افزایش کمیت و کیفیت تولیداتمان وقت و هزینه اختصاص دهیم، ناچاریم زمان و پولمان را برای حل گرههای کور اقتصادی کشور صرف کنیم.
راهکار از دیدگاه شما چیست؟
اصلیترین و مهمترین راهکار ممکن تعامل با دنیا و رفع تحریمهاست. ما برای افزایش شاخص تولید چارهای جز انجام تبادلات تجاری و مالی با سایر کشورهای دنیا نداریم و برای دستیابی به این مهم باید از سد تحریمها بگذریم. همه صنایع در تمام دنیا حتی در توسعه یافتهترین کشورها هم ناگزیرند بخشی از مواد اولیه مورد نیازشان را از طریق واردات تامین کنند و این مساله اصلا مختص شرکتهای ایرانی نیست؛ بنابراین مساله عدم تامین ارز و عدم امکان واردات، یک مساله صنفی محسوب نمیشود و ابعاد وسیعی در حد کل صنایع کشور دارد. در این میان بخشنامههای متعدد صادر شده از سوی بانک مرکزی و گمرکها هم به این مشکلات دامن زده است.
تا پیش از این ما میتوانستیم از طریق ارز صادراتی محصولاتمان، نسبت به تامین مواد اولیه مورد نیاز اقدام کنیم، اما متاسفانه بر اساس بخشنامههای جدید در حال حاضر امکان این کار وجود ندارد و مجوز بانک مرکزی نیاز است، ضمن اینکه ثبت سفارش هم سخت و گاها غیرممکن است.
اخذ مجوز واردات مواد اولیه از وزارت صمت در شرایط کنونی به یک چالش برای سازندگان تبدیل شده است. چرا که هر تولیدکنندهای ناگزیر است طی مراحل مختلف میزان نیاز به این مواد اولیه، عدم ساخت داخل و نحوه تامین ارز آن را به این وزارتخانه ثابت کند تا بتواند مجوز لازم را دریافت کند. پس از اخذ این مجوز، انتقال ارز به کشور ثالث به دلیل تحریمها خود یک مساله بزرگ محسوب میشود که عمدتا هزینه قابل توجهی را به شرکتهای سازنده تحمیل میکند.
مجموع زمان و هزینهای که در این پروسه بوروکراتیک و طولانی به ما تحمیل میشود، قیمت تمام شده محصولاتمان را افزایش داده و قدرت رقابت ما در بازارهای صادراتی و حتی بازارهای داخلی را کاهش میدهد. ما در این روند توانایی خود برای مواجهه با رقبای خارجی را از دست دادهایم و به تدریج ارزآوری صنایعی نظیر دکلسازی کاهش مییابد.
آیا میتوان چشماندازی برای اقتصاد و صنعت کشور متصور بود؟
واقعیت این است که در شرایط کنونی وقتی دلار در یک دوره کوتاه زمانی ناگهان چندین برابر افزایش مییابد به این معناست که به هیچ عنوان نمیتوانیم چشم انداز روشنی از آینده داشته باشیم. به همین دلیل فعالان اقتصادی حتی قادر نیستند برای فردا یک پیشبینی شفاف داشته باشند. امروز که ما در یک فضای بدون چشم انداز فعالیت میکنیم، تصور من این است که تولیدکنندگان با مشقت و چالشهای گسترده تلاش میکنند چرخ کارخانجات خود را بچرخانند تا شاید از تعطیلی کارخانه جلوگیری کنند. در مقابل این تلاش بی وقفه وظیفه دولت این است که حتیالامکان از تصمیمگیریهای عجولانه خودداری کرده و تا جایی که ممکن است فضا را برای فعالیت صنایع فراهم کند. امسال سال جهش تولید است نباید اجازه دهیم در این سال بنگاههای اقتصادی و صنعتی نابود شده و از بین بروند.
این گفتگو در نشریه شماره 2 سراسری (شماره 123 متوالی) ستبران چاپ شده است.